من باتو زير باران نرفته ام ولي وقتي بارون مياد دلم برات تنگ ميشه

من باتو زير باران نرفته ام ولي وقتي بارون مياد دلم برات تنگ ميشه

مــن بـا تــــو زیـر بـاران نـرفـتــــه ام ... !

امــا بـاران کـه مـی بـارد...

دلـم بـرایـت تـنـگ مـی شـود.

رضاجونم دوست دارم

 

 

       

 



نظرات شما عزیزان:

reza
ساعت0:52---8 شهريور 1394
به یه نفر میگن با "مناجات" جمله بساز...
میکه "مونا جاتو انداختم بیا بخواب"!!!!!!!


reza
ساعت3:43---1 شهريور 1394
نظر یک ریاضی دان را درباره انسانیت پرسیدند, درجواب گفت:

اگر زن یا مردی دارای اخلاق باشد نمره یک میدهم,
اگر دارای زیبایی هم باشد یک صفر جلوی عدد یک میگذارم ۱۰
اگر پول هم داشته باشد یک صفردیگر جلوی عدد۱۰میگذارم:۱۰۰
اگردارای اصل و نسب هم باشد یک صفر دیگر جلوی عدد ۱۰۰ میگذارم.۱۰۰۰
ولی اگر زمانی عدد ۱ رفت(اخلاق رفت) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند۰۰۰O:-
و صفر هم به تنهایی هیچ است و آن انسان هیچ ارزشی ندارد.

مواظب" یک " خودتو ن باشید.


reza
ساعت3:39---1 شهريور 1394
من تب زده بیمار و....تو انگار نه انگار
لب تشنه ی دیدار و....تو انگار نه انگار

دور از تو شده سنگ صبور من، دل تنگ
یک گوشه ی دیوار و....تو انگار نه انگار

از چشم تو افتاده ام و زیر عبورت
له میشوم این بار و...تو انگار نه انگار

دل تنگی و بی هم نفسی حال خرابی ست
روی دلم آوار و....تو انگار نه انگار

من را به گناهی که نگاه تو در آن بود
بردند سر دار و...تو انگار نه انگار

جان میکنم و محو تماشایی و هر روز...
این حادثه تکرار و....تو انگار نه انگار

بی مرگ نشد لایق چشمان تو باشم
حالا شدم انگار و....تو انگار نه انگار

با عشق تو میمانم و میمیرم اگر چه...
من می شوم آزار و....تو انگار نه انگار


rooya
ساعت12:53---31 مرداد 1394
ﺍﺷﮏ ﺭﯾﺨﺘﻢ ...
ﻫﻖ ﻫﻖ ﮐﺮﺩﻡ ...
ﯾﻪ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﺑﻮﺩﻧﯽ ﭘﺮ ﻧﻤﯿﺸﻪ ....
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﺸﻪ ...
ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺍﻻﻥ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ ...ﮐﻨﺎﺭﻡ !!
ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩﯼ ،ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺗﺎ ﺣﺲ ﻧﮑﻨﻢ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺭﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺭﻭ ...
ﺑﺪﻭﻥ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﻡ ! ﺟﺎﺕ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ,ﺗﻮ ﺗﮏ ﺗﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﻡ ,ﺗﻮ ﺧﻮﺷﯿﻬﺎﻡ , ﺍﺧﻪ
ﻫﯿﭻ ﺧﻮﺷﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﮐﺎﻣﻞ ﻧﻤﯿﺸﻪ !
ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ..✘


mona
ساعت12:50---31 مرداد 1394
[۸/۲۲،‏ ۱:۱۲]

reza
ساعت12:49---31 مرداد 1394
غزل جوانه می زند به لطف یک نگاه تو

و من سکوت می کنم به احترام آه تو

شب از نگاه روشنت ستاره ریخت بر زمین

سحر که سر نمی زند ز شرم چشم ماه تو

تو لحظه ای که بنگری به چهره فرشته ات

فرشته عهد می کند که خط زند گناه تو

نگاه پر تلاطمت نصیب چشم من نشد

هنوز چشم بسته ام به گرد وخاک راه تو

تو در وجود شعر من همیشه تازه مانده ای

منم که کهنه می شوم و می شوم تباه تو

تو هم به خاطر دلم دوباره آه می کشی

و من سکوت می کنم به احترام آه تو


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


[ جمعه 30 مرداد 1394 ] [ 6:36 ] [ رضا ]
[ ]